دسته بندي : <-PostCategory->
از تركه ميپرسن آرزوت چيه؟
ميگه: كاشكي تبريز پايتخت بود! ميگن: چرا؟!
ميگه: آخه اون وقت به ماميگفتن بچه تهرون!!!
تركه چراغ جادو پيدا ميكنه، دست ميكشه روش غولش در مياد ميگه: دو تا آرزو بكن.
تركه ميگه: يه نوشابه خنك ميخوام كه هيچ وقت تموم نشه.
غوله بهش ميده، تركه يكم ميخوره ميگه: به به! چقدر خنكه! يكي ديگه هم بده!!!
تركه زنگ ميزنه 118، ميگه: ببخشيد شماره تلفن غضنفر رو دارين؟!
يارو ميگه: نه. تركه ميگه: پس من ميخونم يادداشت كنين!!!
ترکه دو نفرو می کشه زنگ میزنه220
دانشمندان يه دستگاه خر سنج ميسازن،
از يك رشتيه و عربه و تركه هم دعوت مي كنند كه دستگاهو روشون آزمايش كنند.
اول رو رشتيه آزمايش مي كنند، ميگه: پنجاه درصد خر.
بعد رو عربه آزمايشش مي كنند، ميگه: نود و پنج درصد خر!
تركه خوشحال ميشه ميگه: خوبه اينا از ما هم خرترن،
بعد نوبت تركه ميشه، دستگاه ميگه: صد رحمت به خر!!!
تركه ميره حرم امام رضا، ميگه: امام رضا قربونت برم، تو كه ضامن آهو شدي، ضامن من يابو هم بشو!!!
تركه سوار اتوبوس ميشه، ميره يك گوشه واميسته.
راننده بهش ميگه: آقا اين همه صندلي خالي، چرا نميشيني؟
تركه ميگه: حالا صبر كن، دو دقيقه ديگه همين يك ذره جا هم پيدا نميشه!!!
تركه تو مانور شركت ميكنه، اسير ميشه!!!
از تركه ميپرسن شما تهراني هستين؟ ميگه: نه چشماتون قشنگ ميبينه!!
تو جزيره آدم خورا يك بابايي ميره ساندويچ فروشي، يك ساندويچ مغز سفارش ميده.
ساندويچيه ميگه: ميشه 2 تومن.
مرده عصباني ميشه ميگه: يعني چي؟ مگه سَرِ گردنست؟! هفته پيش يك تومن بود!
ساندويچيه ميگه: آخه اين مغز تهرونيه، بابا بالاخره يك كلاس خاص خودشو داره. مرده هم ساندويچش رو ميخوره و چيزي نمي گه.
هفته ديگه مياد دوباره يك ساندويچ مغز سفارش ميده، اين دفعه ساندويچيه ميگه: شد 10 تومن!
يارو خيلي شاكي ميشه، ميگه : بابا چه خبرته؟!
ساندويچيه ميگه: آخه عزيز من، اين دفعه مغز رشتيه، كلي فسفر داره به جان تو! باز طرف چيزي نمي گه و پول و ميده و ساندويچش رو مي خوره.
هفته بعد دوباره مياد و يك ساندويچ مغز سفارش ميده، اين دفعه ساندويچيه ميگه: ميشه 100 تومن! يارو ديگه پاك شاكي ميشه و ساندويچ رو مي كوبه رو ميز داد ميزنه: بی انصاف! اين چه مسخره بازيه دراوردي؟!!
ساندوچيه ميگه: آخه عزيز من، اين يكي مغز تركه، بايد 100 تا كله بشكنيم تا ازش يك ساندويچ دربياد!!!
تركه با پسرش رفته بوده دزدي، پاسبونه مي بينتشون. دوتايي ميزنند به چاك،
پاسبونه هم مي گذاره دنبالشون و داد ميزنه: كره خر! واستا!!
پسر تركه واميسته ميگه: بابا منو شناسايي كردن، تو برو!!!
تركه و زنش دعواشون شده بوده، با هم حرف نمي زدند.
زن تركه وقتي شب ميره بخوابه، يك يادداشت براي تركه مي گذاره كه: منو فردا ساعت 6 بيدار كن.
صبح زنه ساعت 10 از خواب پا ميشه، مي بينه تركه براش يك يادداشت گذاشته كه: پاشو زنيكه خر! ساعت شيشه!!!
تركه از ساختمون ده طبقه ميفته پايين، همه جمع ميشن دورش،
ازش ميپرسن: آقا چي شده؟
ميگه: والله منم تازه رسيدم!!!
تركه ميره زير ماشين، رفقاش با دمپايي ميزنن درش ميارن!!!
تو تبريز حكومت نظامي بوده، يارو سروانه به سربازش ميگه كه تو اينجا كشيك بده، از هفت شب به بعد هركيو تو خيابون ديدي در جا بزنش.
حرفش كه تموم ميشه، تا مياد بره سوار ماشينش شه، ميبينه صداي گلوله اومد.
برميگرده ميبينه سربازه زده يك بدبختي رو كشته!
داد ميزنه: احمق! الان كه تازه ساعت پنج بعد از ظهره!
سربازه ميگه: ايلده قربان اين يك آدرسي پرسيد كه عمراٌ تا ساعت نه شب هم پيداش نميكرد!!!
تركه ادعاي پيغمبري ميكرده،
رفيقاش بهش ميگن: بابا همينجوري كه نميشه! بايد بري چهل روز بشيني تو غار، تا از خدا برات وحي بياد.
خلاصه تركه ميره، دو روز بعد با دست و پاي شكسته و خوني مالي برميگرده!
رفيقاش ميپرسن: چي شده؟!
تركه ميگه: ايلده ما رفتيم تو غار، يهو جبرئيل با قطار اومد!!!
تركه دنبال دزد ميكنه، از دزده جلو ميزنه!!
تركه خودكارش تموم ميشه، ترك تحصيل ميكنه!!!
نظرات شما عزیزان: